loading...
کلوپ دانشجویان بعثت

kourosh بازدید : 11 شنبه 11 آذر 1391 نظرات (0)

اولین روزای دانشگاه بود سگ می زدی دانشگاه نمی رفت به اصرار یکی از دوستامون که سن و سالش زیاد بود رفتیم دانشگاه خلاصه کلاس ما تشکیل نشد! تقریباً دانشگاه هم خالی بود... داشتیم تو دانشکده قدم می زدیم یه کلاس بود که همه اشون دختر بودن، دوستم گفت انگار ترم اولین بذار یکم سرکارشون بذاریم... رفت سر کلاس کیفشو گذاشت رو میز شروع کرد صحبت کردن منم داشتم از شیشه در نگاه می کردم، یه دختره ایی هم کنار میز استاد


  ایستاده بود به اونم گفت لطفاً بره بشینه. و گفت انشاء الله که سال تحصیلی خوبی داشته باشید، قرار از امروز من استادتون و شما را درس بدم... که یهو یه دختره ایی گفت استاد سر کلاسه که!!!!! دوستم یهو دید استاد بین دانشجوها نشسته دختر هم داشته خودشو معرفی می کرده... دوستم با کمال خونسردی گفت فکر کنم کلاسمو اشتباه اومدم
Pejman Ghasemi

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید این سایت در چه زمینه ها بیشتر فعالیت کند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 32
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 86
  • بازدید کلی : 1,340